قبل از هر چیز تعریف سوگیری شناختی را توضیح خواهیم داد و در ادامه این موضوع را در مربیگری ورزش های رزمی ادامه خواهیم داد.
سوگیریهای شناختی : (Cognitive bias) خطاهایی هستند ذهنی که به صورتی نظاممند به گرایش، نگرش، وهم یا باوری غلط منجر میشوند و در تصمیمگیری، استدلال، ارزیابی، یادآوری، ادراک و شناخت افراد تاثیر میگذارند.
سوگیری شناختی یکی از مباحث مهم علوم شناختی است. علوم شناختی تعداد بسیاری از این خطاهای ذهنی را شناسایی کرده و زوایای متفاوتی از شرایط ظهور و بروزشان را بررسی کرده است.
سوگیریهای شناختی مبتنی بر تمامی الگوها و الگوریتمهای ابداعی است که از بدو تولد بجهت یادگیری، حل مسئله و تصمیمگیری در انسان بهوجود میآید و باعث ایجاد انحراف از واقعیت میگردد که به موجب آن، نتیجهگیریهایی که در تصمیمگیری ( Decision-Making) دارد ممکن است به شکلی غیرمنطقی صورت گیرند.
آیا سوگیری شناختی مقوله ای مفید است؟
سوال این است، “آیا واقعاً به آنها احتیاج داریم؟” بله، مغز ما برای تقویت پردازش سریع و کارآمد اطلاعات سیم کشی شده است. تعصبات نوعی اختصار شناختی است، راهی سریع به ایمنی است، راهی که مغز می گوید: “بهتر از تأسف ایمن است. ولیکن با شناخت بیشتر آنها بایستی راه را بر نتایج غلط و مخرب برخی از آنها بست.
سوگیری شناختی در مربیگری ورزشی:
مربیان و مدیران مانند همه ما هستند. آنها فقط به دنبال مواردی هستند که شهود آنها را تأیید می کند و آنچه را که مغایرت شهود آنهاست، آنچه روانشناسان سوگیری تأیید می نامند، یک گرایش شناختی بسیار جالب است که طی آن مربیان بسیاری از حقایق را در مورد بازیکنان و شرایط محیط نادیده می گیرند.
این امر در برخی موارد باعث ایجاد صدمات جبران ناپذیر به قهرمانان، فعالان و سیستم های ورزش می گردد. در این مقاله قصد داریم تعدادی سوگیری های شناختی در حوزه ی مربیگری و راه حل های مختصری در این خصوص ارائه نمائیم.
سوگیری تاییدگرایی
سوگیری تائید گرایی (Confirmation) باعث میشود که بر ایده ها و پدیدههایی تاکید کنیم که موید باورهای ماست و آنچه که در تضاد با نظرات ماست را بی اهمیت بدانیم.
تحقیقات در دهه اخیر بارها و بارها ثابت کرده است که ما تمایل داریم کسانی را که اشتراکات (شباهت) زیادی با ما دارند، مورد علاقه قرار دهیم. مربیان ممکن است اطلاعات و قابلیت های جدید را در بازیکنان خود فیلتر کنند تا متناسب با تصورات قبلی آنها بوده و برداشت اولیه آنها را تأیید کند، به این موضوع سوگیری تائیدی می گویند.
جهت اجتناب از این امر مناسب است تصمیمات خود را با مشاوره (جمعی) و بازخوردگیری های لازم انجام دهیم. هر گونه اجماع نظر بر رای واحد مرجح است.
سوگیری پشتیبانی از انتخاب
پشتیبانی از انتخاب (Choice-supportive bias)، نوعی سوگیری شناختی است که ذهن تمایل دارد به گزینهای که انتخاب کرده ویژگیهای مثبتی نسبت دهد و نکات منفی آن چشم پوشی کند. پژوهش و مطالعات مشابه نشان میدهند که با افزایش سن و تجربه، تاثیر پشتیبانی از انتخاب بیشتر میشود.
برخی از اساتید و مربیان بر اساس مقتضیات زمان و مکان ابتدا رشته، سبک، روش اجرا و شیوه و اصول خود را بدون استدلال برمی گزینند، سپس به مرور زمان اقدام به جمع آوری توجیهات مثبت و فیلتر مزیت های منفی جهت تائید وپشتیبانی انتخاب اولیه خود می نمایند.
یکی از راههای مبارزه با پشتیبانی از انتخاب این است که درباره انتخابهایمان خوب بیندیشیم و سعی کنیم دلایل اولیه انتخاب را دقیق به خاطر داشته باشیم.
سوگیری نقطه ی کور تعصب
نقطه کور تعصب (Bias blind spot) یک سوگیری شناختی است که فرد تعصب را در قضاوتهای دیگران تشخیص میدهد اما در قضاوتهای خودش نه.
نقطه کور تعصب در حوزه مربیگری گاه ممکن است بر قضاوت و رفتار تاثیر مخربی بگذارد از جمله اینکه گوش مربی به مشورت، کسب علم و فناوری جدید در حوزه تخصصی اش بسته شود. اکثر مربیانی که نقطه کور تعصبشان بشدت فعال است حتی به شرکت در جلسات حرفهای، بازآموزی، پرورشی و آموزشی، سمینارها و … مقاومت نشان میدهند.
برای مقابله و تشخیص نقطه کور تعصب کافی است پیش از قضاوت در باره نظر و دانش دیگران، نظر و دانش خودمان را مرور و به منابع علمی و افراد مطلع رجوع کنیم تا پشتوانه قویتری برای آن فراهم آوریم.
سوگیری لنگر انداختن:
در سوگیری لنگر انداختن (Anchoring Effect)، ذهن همیشه برای اولین اطلاعاتی که به دست میآورد ارزش خاصی قائل است. در طی آن ذهن در فرایند تصمیمگیری به نخستین اطلاعاتی که به دست میآورد تکیه میکند. ذهن روی اطلاعات اولیه یا قسمتی از آن گیر میافتد و زحمت جستجوی بیشتر را به خود نمیدهد. در حوزه ورزش نیز چنین است. علم ورزش مانند سایر علوم در حال دگرگونی و تغییر است. مربی می بایست دور از هرگونه تعصب در جریان این تغییرات قرار بگیرد.
مثال، رشته کاراته طی سالیان دراز از ماهیت سنتی خود به آنچه امروز آنرا “کاراته مدرن” می نامند تغییر کرده است. این تغییر در جهت بیشتر رقابتی کردن این رشته بوده است. مطمئنا برای موفقیت در رویکرد جدید نمی توان کامل بر اصول و مبانی اولیه اتکا نمود.
سوگیری اعتقاد گرایی
اعتقادگرایی (Belief Bias) تمایلی است ذهنی که در آن فرد هر استدلال را با توجه به باورپذیری نتایجش قضاوت میکند به جای اینکه قدرت استدلال را بررسی کند. دانش هر فرد مجموعهای است از حقایق و اعتقادات اوست. مسئله این است که شخص در مراجعه به دانش شخصی خود برای کدام یک وزن بیشتری قائل است.
مثال: در حوزه مربگیری گاه ما با توجه به تجربه و ذهنیت خود برخی تکنیک ها و تاکتیک های خلاق ورزشکاران خود را فیلتر کرده (بدلیل اینکه به آن اعتقاد نداریم) و آنها را در نطفه خفه می کنیم و به آنها اجازه تجربه و توسعه نمی دهیم.
اگر قرار باشد تمامی اجراهای هنرجویان مطابق با اعتقادات و قالب های فکری ما انجام شود پس فاتحه نوآوری و خلاقیت را باید خواند. بخاطر داشته باشیم معمولا بیشتر تکنیک ها و تاکتیک های خلاقانه در رقابت ها توسط ورزشکاران نخبه خلق می شود و پس از آن توسط مربیان کد گذاری و تدریس می شود.
سوگیری محافظه کاری
محافظهکاری (Conservatism) نوعی سوگیری شناختی است که ذهن اطلاعات و شواهد قدیمی را بر اطلاعاتی که تازه به دست آورده ترجیح میدهد. محافظهکاری میتواند روند پردازش اطلاعات را در ذهن خدشهدار کند. وقتی ذهن اطلاعات پیچیده فراوانی را دریافت میکند، فرد دچار دلهره و اضطراب میشود. آسانترین گزینه پیش روی ذهن برای رفع نگرانی چسبیدن به باورهای قبلی است و در نتیجه محافظهکاری رخ میدهد.
مثال، بعضا در دوره های آموزشی و بازآموزی مربیان مشاهده می شود که استقبال افراد از مباحث تکراری و قدیمی بیشتر از مباحث جدید است. در بیشتر مواقع این مسئله از مصادیق سوگیری محافظه کارانه می باشد.
نکته کلیدی در کاهش اثر محافظهکاری، سازگاری با موقعیت جدید و اهمیت دادن به واقعیتهای ملموس است.
سوگیری فروپاشی انگاری
فروپاشیانگاریِ (Declinism) نوعی سوگیری شناختی است که ذهن گرایش به گذشته نگری مثبت و آیندهنگری منفی دارد و بر این باور است که یک جامعه یا نهاد رو به زوال است. مربیان با این نوع سوگیری همواره تصور می کنند در حوزه ورزشی تخصصی آنها، روش های قدیم کاملا منطقی و مفید و روش های جدید روندی رو به زوال دارند. از اینرو همواره با بروزرسانی و کسب دانش جدید در حوزه تخصصی خود مشکل جدی دارند.
سوگیری پیوند انگاری
پیوندانگاری (Illusory correlation) پدیدهای است که ذهن خیال میکند پدیده الف به پدیده ب ربط دارد در حالی که در واقعیت بین آن دو پدیده ارتباطی معنادار وجود ندارد.
مثال۱، یک مربی ورزشی اعتقاد دارد هرگاه ورزشکارش رنگ خاصی را میپوشد او برنده میشود در نتیجه سعی میکند در بیشتر مسابقات همان رنگ را استفاده کند.
مثال۲، یک مربی ورزشی اعتقاد دارد هرگاه رفتار محترمانه با کادر داوری داشته باشد، بازیکنش بازنده است و بالعکس هرگاه رفتاری طلبکارنه اتخاذ نماید شانس موفقیت بازیکنش بیشتر است.
سوگیری منفی نگری
منفینگری (Negativity bias or effect) نوعی سوگیری شناختی است که ذهن وزن بیشتری برای اخبار و اطلاعات منفی قائل میشود حتی اگر نسبت اطلاعات منفی و مثبت یکسان باشد.
مثال، علی ورزشکار تحت آموزش من است او در یک مسابقه یک اشتباه فاحش انجام داده است. از آن پس کلیه قابلیت های قبلی او ناخودآگاه از ذهن من پاک شده و همواره این نکته منفی او مد نظر من است. این نکته باعث شده نحوه برخورد و آموزش من نسبت به او تغییر نماید.
برای غلبه بر منفیگری راههای گوناگونی وجود دارد. هر بار تجربهای را پشت سر میگذاریم، تلاش کنیم فهرستی از جنبههای مثبت آن تجربه را در ذهن مرور کنیم. این اندازهگیری کمک میکند ذهن دریافتی نزدیک به واقعیت را از آن تجربه پیدا کند.
سو گیری اثر شترمرغ
اثر شتر مرغ (Ostrich Effect) نوعی سوگیری شناختی است که ذهن مایل است از برخی مسائل دائماً چشمپوشی کند و اصطلاحا خودش را قایم کند.
اثر شتر مرغ باعث میشود مربیان از حضور در هر موقعیتی که ممکن است در نظرشان منفی جلوه کند (اعم از مسابقات، برنامه های آموزشی و بازآموزی، مجامع صنفی و …) اجتناب کنند. فردی که تحت تاثیر اثر شترمرغ رفتار میکند ترجیح میدهد از هر شرایطی که ممکن است کمی ناراحتی پیش بیاید دوری گزیند. این خطای شناختی سبب میشود فرد اطلاعات ضروری فراوانی را از دست بدهد زیرا ترجیح میدهد با آن اطلاعات کاری نداشته باشد.